سه‌شنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۶

جمشيد مراديان درباره سمپوزيوم سوم چوب اعلام كرد مخارج، مانع حضور هنرمندان بيش تر

آزاده شهميرنوري:_ سومين سمپوزيوم چوب با همكاري يك گالري خصوصي و با حضور سه هنرمند از دوم شهريور در باغ گالري باران آغاز شده وتا 15 شهريور ادامه دارد


جمشيد مراديان يكي از هنرمندان حاضر در آن با اشاره به اين كه سمپوزيوم تنها پلي است كه جذبه هاي توليد يك اثر هنري را به مردم نشان مي دهد، مي گويد: «سمپوزيوم در حقيقت گپ شبانه يونانيان باستان بوده است . در اين شب نشيني ها يك موضوع انتخاب مي شد و هر كسي نظر خودش را درباره آن ارايه مي كرد . سمپوزيوم در حقيقت ارتباط آدم ها را با هم نشان مي دهد و فرصتي مي دهد تا در يك موضوع واحد تفاوت انسان ها به نمايش گذاشته شود . سمپوزيوم نشانگر زيبايي تفاوت تفكر ها و ذهنيت هاست، اگر همه يكي باشند و يك جور فكر كنند، ديگر زيبايي اي به وجود نمي آيد .» او سپس با اشاره به تاريخچه و اهداف برگزاري سمپوزيوم ها در دنيا ادامه مي دهد: «در اروپا سمپوزيوم با هدف رجعت به دوره كلاسيك و ايجاد فرصتي كه مردم با اثر هنري از نزديك ارتباط برقرار كنند، شكل گرفت . هنرمند تنها در كارگاه خودش يك اثر هنري را خلق مي كند و بعد در يك گالري آن را نمايش مي دهد . مي دانيم كه گالري ها محل رفت و آمد قشر خاص و محدودي است و هر كسي به آن جا نمي رود . جاذبه تبديل يك ماده خام با هوش و ذكاوت يك هنرمند به يك اثر هنري پروسه شيريني است كه مردم را به سمت هنر مي كشاند . مردم گرفتارند، فرصت آمدن به گالري ها و تماشاي آثار را ندارند و غرق روزمرگي ها شده اند، شايد گالري ها هم آنچنان برايشان جالب نباشد اما اگر فرصتي پيش بيايد و آن ها از نزديك كار هنرمند را ببينند، حس خفته اي كه در درونشان نسبت به هنر دارند، بيدار شود . اگر كسي تمايلي به كار هنري داشته باشد آن را كشف مي كند . مردم اغلب درباره چگونگي توليد از هنرمند مي پرسند و مي بينند كه يك جسم ميرا چطور به يك اثر مانا، عزيز و محترم تبديل مي شود .» او با مثالي از موسيقي، تاثير هنر را بر مردم چنين توضيح مي دهد: «كارل ارف وقتي دوره آموزش ارف را براي كودكان نوشت، مدعي شد مي تواند از اين طريق عشق به موسيقي و ريتم را حتي در كودكان عقب افتاده ذهني هم بيدار كند . سمپوزيوم هم، عشق به هنر را بيدار مي كند .» مراديان با اشاره به گفته هاي كريستو هنرمند آمريكايي معاصر تاكيد مي كند: «خلق يك اثر هنري يك اتفاق است و ما بايد براي ديدن آن بشتابيم و كارهايمان را تعطيل كنيم . كريستو مي گويد اگر كسي به شما بگويد يك رنگين كمان در آسمان هست چه مي كنيد؟ آيا به او مي گوييد باشد، وقتي كارم تمام شد مي آيم و مي بينم . بايد همان لحظه به ديدنش شتاب كنيد . اين رنگين كمان ديري نخواهد پاييد . پس شتاب كنيد .» در اين سمپوزيوم دو هنرمند ديگر نيز حضور دارند; كامران و كامبيز شريف . آن ها سه تنه چوب يك متر و نيم در 70 سانتي متري را به سه مجسمه تبديل مي كنند . اين آثار ظرف پنج، شش روز اول سمپوزيوم ساخته مي شود و سپس به همراه آثار ديگري در باغ گالري باران به نمايش در مي آيد . ساخت مجسمه ها از روز افتتاحيه و با حضور مردم آغاز مي شود . دوره گذشته اين سمپوزيوم با حضور هفت هنرمند در پارك جمشيديه و با موضوع چوب و احساس برگزار شد . دو دوره گذشته سازمان فرهنگي، هنري شهرداري تهران و سازمان زيباسازي تهران به عنوان اسپانسر از برگزاري برنامه حمايت كردند و در اين دوره باغ گالري باران به عنوان يك مجموعه دار شخصي برپايي اين سمپوزيوم را برعهده گرفته است . مراديان در اين باره مي گويد: «اين بار پيشنهاد برگزاري را يك مجموعه دار خصوصي مطرح كرد و ما هم پذيرفتيم و با مراكز دولتي وارد مذاكره نشديم . دوره گذشته با اين كه محل سمپوزيوم در پارك جمشيديه بود و مردم به راحتي به محل دسترسي نداشتند، استقبال زيادي از آن صورت گرفت . البته اطلاع رساني وسيعي صورت گرفته بود و ما با دو طيف مخاطب برخورد كرديم . اولين طيف دانشجويان هنر بودند كه به عنوان مخاطب حرفه اي بازديد كردند . دسته دوم مردم عادي بودند كه بسيار هيجان زده و كنجكاو برخورد مي كردند . به هر حال نتيجه اين سمپوزيوم بي نظير بود . فكر كنيد اگر سمپوزيوم به جاي پارك جمشيديه، در جايي مثل پارك ملت برگزار مي شد، با چه استقبالي مواجه مي شديم .» او همچنين درباره اين كه سمپوزيوم ها در همه جاي دنيا يك تم و موضوع خاص دارند، توضيح مي دهد: «انتخاب يك موضوع واحد باعث مي شود، هنرمندان در عين نزديكي به هم ذهنيت هاي متفاوت خود را به نمايش درآورند . برخوردي كه از سوي برخي از هنرمندان درباره انتخاب يك موضوع واحد صورت مي گيرد، واقع بينانه نيست . از نظر من انتخاب يك تم واحد در هنر محدودكننده نيست و نخواهد بود و خلاقيت را تحت تاثير قرار نمي دهد . البته در سومين سمپوزيوم چون تعداد هنرمندان سه نفر بيش تر نيست ما تم خاصي در نظر نگرفته ايم .» مراديان عامل اصلي تعداد كم و محدود مجسمه سازان را مشكلات مالي عنوان مي كند: «ما نمي خواهيم سمپوزيوم حالت انحصاري داشته باشد اما مخارج برگزاري آن اجازه نمي دهد، هنرمندان بيش تري در اين برنامه باشند . خيلي خوب مي شود كه از حمايت هاي مالي سازمان ها و مراكز به عنوان اسپانسر برخوردار شويم اما تا به حال كسي اعلام آمادگي نكرده است .» اين هنرمند درباره ادامه همكاري با سازمان زيباسازي شهرداري تهران گفت: «چون سال گذشته آخرين مرحله همكاري با اين نهاد به درستي انجام نشد، امسال به ادامه همكاري با آن ها فكر نكرديم . در حال حاضر مدير گالري باران هزينه ساخت مجسمه ها را پرداخت مي كند و در نهايت مالكيت آثار ساخته شده به ايشان واگذار مي شود . ممكن است آثار در جريان كار يا برپايي نمايشگاه به فروش برسند به هر ترتيب اثر از نخستين لحظه خلق به صاحب گالري تعلق دارد


علاقه مندان به خلق مجسمه هاي چوبي مي توانند به اتوبان چمران، اوين، خيابان شهيد كچويي، پلاك سه مراجعه كنند

magiran.com

هیچ نظری موجود نیست: