سه‌شنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۶

جمشيد مراديان در راه سوييس


جمشيد مراديان در سمپوزيوم بين‌المللي مجسمه‌سازي سوييس با عنوان "حركت" شركت مي‌كند



او دراين‌باره به خبرنگار ايسنا گفت، در بخش‌هاي نظري هنر، اروپا به سنت‌هاي كلاسيك خود رجعت كرده است، بنابراين در سوييس ما را مجبور به كار با دست خواهند كرد و مطلقا نمي‌توانيم از ابزارهاي برقي استفاده كنيم.
به‌گفته‌ي اين هنرمند مجسمه‌ساز، يكي از معيارهاي انتخاب هنرمندان براي اين سمپوزيوم كارنامه‌ي كاري آنها بوده است و هيات انتخاب حاصل سال‌ها فعاليت هنري او را بررسي كرده‌اند.
او در‌عين حال متذكر شد كه لازم است داوران ايراني نيز در انتخاب آثار سمپوزيوم‌ها و نمايشگاه‌ها به كارنامه‌ي كاري هنرمندان توجه كنند.
جمشيد مراديان طرحي را به ارتفاع 50*130 سانتي‌متر روي چوب در اين سمپوزيوم - سال 2008 - اجرا خواهد كرد.
طرح او حركت‌ها و انرژي‌هاي دروني انسان است و نشان مي‌دهد كه چگونه انسان مي‌تواند با مديتيشن و يوگا، جريان‌هاي دروني خودش را منظم كند.
اين هنرمند مجسمه‌ساز كه تجربه حضور در سمپوزيوم‌هاي مختلف داخلي و خارجي را دارد، براي ساخت اين اثر هنري شش روز زمان دارد كه به‌همراه 20 هنرمند از نقاط مختلف دنيا در منطقه‌ي پرز، در كنار درياچه‌اي زيبا دست به خلق آثار هنري خود خواهند زد.

جمشيد مراديان درباره سمپوزيوم سوم چوب اعلام كرد مخارج، مانع حضور هنرمندان بيش تر

آزاده شهميرنوري:_ سومين سمپوزيوم چوب با همكاري يك گالري خصوصي و با حضور سه هنرمند از دوم شهريور در باغ گالري باران آغاز شده وتا 15 شهريور ادامه دارد


جمشيد مراديان يكي از هنرمندان حاضر در آن با اشاره به اين كه سمپوزيوم تنها پلي است كه جذبه هاي توليد يك اثر هنري را به مردم نشان مي دهد، مي گويد: «سمپوزيوم در حقيقت گپ شبانه يونانيان باستان بوده است . در اين شب نشيني ها يك موضوع انتخاب مي شد و هر كسي نظر خودش را درباره آن ارايه مي كرد . سمپوزيوم در حقيقت ارتباط آدم ها را با هم نشان مي دهد و فرصتي مي دهد تا در يك موضوع واحد تفاوت انسان ها به نمايش گذاشته شود . سمپوزيوم نشانگر زيبايي تفاوت تفكر ها و ذهنيت هاست، اگر همه يكي باشند و يك جور فكر كنند، ديگر زيبايي اي به وجود نمي آيد .» او سپس با اشاره به تاريخچه و اهداف برگزاري سمپوزيوم ها در دنيا ادامه مي دهد: «در اروپا سمپوزيوم با هدف رجعت به دوره كلاسيك و ايجاد فرصتي كه مردم با اثر هنري از نزديك ارتباط برقرار كنند، شكل گرفت . هنرمند تنها در كارگاه خودش يك اثر هنري را خلق مي كند و بعد در يك گالري آن را نمايش مي دهد . مي دانيم كه گالري ها محل رفت و آمد قشر خاص و محدودي است و هر كسي به آن جا نمي رود . جاذبه تبديل يك ماده خام با هوش و ذكاوت يك هنرمند به يك اثر هنري پروسه شيريني است كه مردم را به سمت هنر مي كشاند . مردم گرفتارند، فرصت آمدن به گالري ها و تماشاي آثار را ندارند و غرق روزمرگي ها شده اند، شايد گالري ها هم آنچنان برايشان جالب نباشد اما اگر فرصتي پيش بيايد و آن ها از نزديك كار هنرمند را ببينند، حس خفته اي كه در درونشان نسبت به هنر دارند، بيدار شود . اگر كسي تمايلي به كار هنري داشته باشد آن را كشف مي كند . مردم اغلب درباره چگونگي توليد از هنرمند مي پرسند و مي بينند كه يك جسم ميرا چطور به يك اثر مانا، عزيز و محترم تبديل مي شود .» او با مثالي از موسيقي، تاثير هنر را بر مردم چنين توضيح مي دهد: «كارل ارف وقتي دوره آموزش ارف را براي كودكان نوشت، مدعي شد مي تواند از اين طريق عشق به موسيقي و ريتم را حتي در كودكان عقب افتاده ذهني هم بيدار كند . سمپوزيوم هم، عشق به هنر را بيدار مي كند .» مراديان با اشاره به گفته هاي كريستو هنرمند آمريكايي معاصر تاكيد مي كند: «خلق يك اثر هنري يك اتفاق است و ما بايد براي ديدن آن بشتابيم و كارهايمان را تعطيل كنيم . كريستو مي گويد اگر كسي به شما بگويد يك رنگين كمان در آسمان هست چه مي كنيد؟ آيا به او مي گوييد باشد، وقتي كارم تمام شد مي آيم و مي بينم . بايد همان لحظه به ديدنش شتاب كنيد . اين رنگين كمان ديري نخواهد پاييد . پس شتاب كنيد .» در اين سمپوزيوم دو هنرمند ديگر نيز حضور دارند; كامران و كامبيز شريف . آن ها سه تنه چوب يك متر و نيم در 70 سانتي متري را به سه مجسمه تبديل مي كنند . اين آثار ظرف پنج، شش روز اول سمپوزيوم ساخته مي شود و سپس به همراه آثار ديگري در باغ گالري باران به نمايش در مي آيد . ساخت مجسمه ها از روز افتتاحيه و با حضور مردم آغاز مي شود . دوره گذشته اين سمپوزيوم با حضور هفت هنرمند در پارك جمشيديه و با موضوع چوب و احساس برگزار شد . دو دوره گذشته سازمان فرهنگي، هنري شهرداري تهران و سازمان زيباسازي تهران به عنوان اسپانسر از برگزاري برنامه حمايت كردند و در اين دوره باغ گالري باران به عنوان يك مجموعه دار شخصي برپايي اين سمپوزيوم را برعهده گرفته است . مراديان در اين باره مي گويد: «اين بار پيشنهاد برگزاري را يك مجموعه دار خصوصي مطرح كرد و ما هم پذيرفتيم و با مراكز دولتي وارد مذاكره نشديم . دوره گذشته با اين كه محل سمپوزيوم در پارك جمشيديه بود و مردم به راحتي به محل دسترسي نداشتند، استقبال زيادي از آن صورت گرفت . البته اطلاع رساني وسيعي صورت گرفته بود و ما با دو طيف مخاطب برخورد كرديم . اولين طيف دانشجويان هنر بودند كه به عنوان مخاطب حرفه اي بازديد كردند . دسته دوم مردم عادي بودند كه بسيار هيجان زده و كنجكاو برخورد مي كردند . به هر حال نتيجه اين سمپوزيوم بي نظير بود . فكر كنيد اگر سمپوزيوم به جاي پارك جمشيديه، در جايي مثل پارك ملت برگزار مي شد، با چه استقبالي مواجه مي شديم .» او همچنين درباره اين كه سمپوزيوم ها در همه جاي دنيا يك تم و موضوع خاص دارند، توضيح مي دهد: «انتخاب يك موضوع واحد باعث مي شود، هنرمندان در عين نزديكي به هم ذهنيت هاي متفاوت خود را به نمايش درآورند . برخوردي كه از سوي برخي از هنرمندان درباره انتخاب يك موضوع واحد صورت مي گيرد، واقع بينانه نيست . از نظر من انتخاب يك تم واحد در هنر محدودكننده نيست و نخواهد بود و خلاقيت را تحت تاثير قرار نمي دهد . البته در سومين سمپوزيوم چون تعداد هنرمندان سه نفر بيش تر نيست ما تم خاصي در نظر نگرفته ايم .» مراديان عامل اصلي تعداد كم و محدود مجسمه سازان را مشكلات مالي عنوان مي كند: «ما نمي خواهيم سمپوزيوم حالت انحصاري داشته باشد اما مخارج برگزاري آن اجازه نمي دهد، هنرمندان بيش تري در اين برنامه باشند . خيلي خوب مي شود كه از حمايت هاي مالي سازمان ها و مراكز به عنوان اسپانسر برخوردار شويم اما تا به حال كسي اعلام آمادگي نكرده است .» اين هنرمند درباره ادامه همكاري با سازمان زيباسازي شهرداري تهران گفت: «چون سال گذشته آخرين مرحله همكاري با اين نهاد به درستي انجام نشد، امسال به ادامه همكاري با آن ها فكر نكرديم . در حال حاضر مدير گالري باران هزينه ساخت مجسمه ها را پرداخت مي كند و در نهايت مالكيت آثار ساخته شده به ايشان واگذار مي شود . ممكن است آثار در جريان كار يا برپايي نمايشگاه به فروش برسند به هر ترتيب اثر از نخستين لحظه خلق به صاحب گالري تعلق دارد


علاقه مندان به خلق مجسمه هاي چوبي مي توانند به اتوبان چمران، اوين، خيابان شهيد كچويي، پلاك سه مراجعه كنند

magiran.com

چهارشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۶

گپي كوتاه با جمشيد مراديان


چندي پيش به بهانه بازگشت جمشيد مراديان از سمپوزيوم مجسمه‌سازي چين با او تماس گرفتم تا شرح و توصيفي از آن‌چه در چين گذشت بگويد. حال مساعدي نداشت و اين امر ميسر نگرديد. اگر چه همان موقع فهميدم بيش‌از حال نامساعد وي رنجش به‌حق او از مطبوعات بود كه موجب شد روي خوشي نشان ندهد. گذشت تا اين‌كه پذيرش اثر مراديان را در سمپوزيوم «فرهنگ كوهستان و ورزش‌هاي المپيك» ايتاليا شنيديم و آن‌را انعكاس داديم. خوشبختانه اين‌بار اگرچه به‌صورت اتفاقي مراديان را حضوراً ديدم و بي‌مقدمه از او سؤال كردم چرا چند وقتي است كه شما به فعاليت‌هاي بين‌المللي مجسمه‌سازي روي آورديد و كمتر در داخل ايران آثارتان را به نمايش مي‌گذاريد؟ در پاسخ گفت: اين كار دو علت دارد يكي آن‌كه زمان آن گذشته است كه هنر در يك محدوده حبس شود. وسائل ارتباط جمعي و جهاني شدن مرا وادار مي‌كند كه به توليد هنر چند صدايي بپردازيم. به همين دليل هم در كارهايم به اساطير روي آوردم چون وجه اشتراك ملل مختلف است. دليل ديگر آن اين‌كه وقتي در ايران چندان به مجسمة سازي بها داده نمي‌شود به‌دنبال زمينه‌هاي ديگر آن گشتم. در اين خصوص هم عرصه بين‌المللي آن فراهم است و با وجود شبكه اينترنت هر كسي مي‌تواند به آن دسترسي داشته باشد. من هم همين كار را كردم و امسال چهارمين سال است كه در يك قضاوت بين‌المللي پذيرفته مي‌شوم و در سال ۲۰۰۴ به ۲ سمپوزيوم در ايتاليا دعوت شدم يكي سمپوزيوم Bardonecchia و ديگري Vellano. در سه‌سالانه‌ي اوزاكاي ژاپن
سال ۲۰۰۱ تعداد ۱۱۵۰۰ اثر فرستاده شدكه تنها ۱۵۰ كار پذيرفته شد و يكي از آن‌ها كار من بود. از طرفي ديگر عزت و احترامي كه در خارج از ايران مانند آن‌چه در سمپوزيوم چين ديدم هرگز در ايران مشاهده نكرده‌ام. اين‌جا مسائل به‌گونه‌اي ديگر است
tandismag.ir

مجسمه‌هاي جمشيد مراديان به نمايش درمي‌آيند




مجسمه‌هاي جمشيد مراديان از 20 آبان در نگارخانه بهمن در معرض ديد عموم قرار مي‌گيرد


خبرگزاري ميراث‌فرهنگي ـ گروه فرهنگ و هنر


مجسمه‌هاي جمشيد مراديان در نگارخانه بهمن در معرض ديد عموم قرار مي‌گيرد
نمايشگاه آثار جمشيد مراديان از 20 آبان به مدت 10 روز در نگارخانه بهمن به نشاني ميدان راه‌آهن، ميدان بهمن برگزار كه در كنار اين نمايشگاه، كارگاهي نيز با حضور او برپا مي‌شود.
مراديان 6 الي 7 ساله بود كه با گل سرشور خيس كه مادربزرگ بعد از حنا گذاشتن سرش را با آن مى شست، مجسمه ساخت. دبيرستان كه بود با همان گل، صورت ميرزاده عشقى را ساخت. مشيد مراديان ورودى سال 1357 دانشكده هنر ـ تزئينى سابق ـ است. با آغاز انقلاب و تعطيلى دانشگاه‌ها و انقلاب فرهنگى توقفى در آموزش دانشگاهى‌اش ايجاد شد، اما از تحصيل غافل نماند و با آموزش‌هاى خصوصى كار را ادامه داد تا كلاس هاى دانشگاه از سر گرفته شد